رضا مافی، در جامعه هنری ایران چهره خاص است، غیر از مهارت شگرف او در خوشنویسی و جلوداری اش در آفرینش نقاشیخط که به گفته خودش آن را با هدف زنده نگه داشتن خط زیبای نستعلیق انجام می داد، او در ۳۹ سالگی رخت هجرت به دیار باقی بست و همین اتفاق شوک آور نام او را در جایگاهی ویژه قرار داد.
مافی تمرین خوشنویسی و نقاشی را در کنار هم پی میگرفت و چند سالی در کلاس درس سیدحسین میرخانی حضور یافت. پس از آن به تمرین از خطوط میرزا غلامرضا اصفهانی، خوشنویس صاحبنام عهد ناصرالدینشاه پرداخت و شیوهاش به سمت کار قدما تمایل یافت. او هنرمند پرکاری بود و به رغم فرصت اندک حیاتش آثار بسیار زیادی در زمینه خوشنویسی، نقاشیخط و نقاشی به جای گذاشت.
رضا مافی، در جامعه هنری ایران چهره خاص است، غیر از مهارت شگرف او در خوشنویسی و جلوداری اش در آفرینش نقاشیخط که به گفته خودش آن را با هدف زنده نگه داشتن خط زیبای نستعلیق انجام می داد، او در ۳۹ سالگی رخت هجرت به دیار باقی بست و همین اتفاق شوک آور نام او را در جایگاهی ویژه قرار داد.
مافی تمرین خوشنویسی و نقاشی را در کنار هم پی میگرفت و چند سالی در کلاس درس سیدحسین میرخانی حضور یافت. پس از آن به تمرین از خطوط میرزا غلامرضا اصفهانی، خوشنویس صاحبنام عهد ناصرالدینشاه پرداخت و شیوهاش به سمت کار قدما تمایل یافت. او هنرمند پرکاری بود و به رغم فرصت اندک حیاتش آثار بسیار زیادی در زمینه خوشنویسی، نقاشیخط و نقاشی به جای گذاشت.
اثر دیگری از او صفحهای از ورق طلا است که بر روی آن سیاهمشق نستعلیق دیده میشود اما این سیاهمشق با قلم بر روی کاغذ طلا نوشته نشده است بلکه تنها خطوط محیطی حروف با ظرافت روی صفحه کشیده شده و فرم حروف نستعلیق را تداعی میکند. تابلوی نقاشیخطی که در سال ۵۴ خلق شده است سیاهمشقی از حروف نستعلیق را در حالی نشان میدهد که زمینه اثر برجسته شده و کلمات بر روی این زمینه به شکل مقعر ایجاد شدهاند. اثر دیگری به تاریخ ۱۳۵۲ نشاندهنده نوع دیگری از برخوردهای متفاوت این خوشنویس با خط کلاسیک است. در این اثر زمینه سفید کاغذ با تکرار منظم چند حرف فارسی پر شده است و با استفاده از قلمهای ریز و درشت، تکرار حروف کوچک و بزرگ ریتم منظمی ایجاد کرده است.
در این موزه علاوه بر آثار خوشنویسی و نقاشیخط، تعدادی از نقاشیهای مافی هم در معرض دید علاقهمندان قرار گرفته است. تابلوی منظره که در سال ۵۹ با ماژیکهای رنگی کشیده شده است نشاندهنده تعدادی ساختمان روستایی در میان یک فضای جنگلی است. تابلوی دیگر باز هم به منظره اختصاص دارد اما این بار فضای مبهم و بسیار محوی دیده میشود که بر روی زمینه خاکستری آن دورنمایی از درختان زمستانی به چشم میآید. علاقه مافی به نقاشی منظره در آثار مختلف او دیده میشود و در تابلویی دیگر منظره نگاری را به حد کمال رسانده و اثری رئال را نمایش داده است. علاوه بر اینها تسلط او بر نقاشی پرتره نیز در تابلویی که از چهره پدرش در دوران جوانی با تونالیته رنگ قهوهای نقاشی کرده است به چشم میآید.
اما آنچه این موزه موقت را تکمیل میکند نمایش اسناد و مدارک مربوط به رضا مافی است. چند قلمتراش قدیمی، دوات، قلمدان، قلم نی و... ابزار کار مافی هستند که دیدن آنها خالی از لطف نیست. علاوه بر این بریده روزنامهها یا مجلات قدیمی و زرد شدهای مانند کیهان، اطلاعات، رستاخیز و سروش دیده میشود که در آنها مصاحبههایی از رضا مافی یا نقدها و یادداشتهایی درباره نمایشگاهها و آثار او به قلم هنرمندانی مانند آیدین آغداشلو به چشم میآید. کارت دعوت نمایشگاه آثار مافی در گالری سیحون از دیگر اسناد جالبتوجه در این مجموعه است. اما یکی دیگر از عناصر موجود در این نمایشگاه که توجه بیننده را به خود جلب میکند، نقش برجستهای برنزی از صورت و دست رضا مافی است که در آخرین ساعات زندگی او توسط یک هنرمند قالبگیری و ساخته شده است.
در مجاورت موزه رضا مافی، گالری ترانهباران غرفه ای را به نمایش آثاری شاخص از بزرگان خوشنویسی معاصر اختصاص داده و نمونههایی ارزشمند از تحولات خوشنویسی اصیل ایران در آن به نمایش است: قطعهای سیاهمشق نستعلیق از سید حسین میرخانی به تاریخ ۱۳۵۰، خوشنویسی نستعلیق از علیاشرف صندوق آبادی، چلیپای نستعلیق از محمد سلحشور ، قطعه شکستهنستعلیق به خط یدالله کابلی، قطعه صلوات به خط نستعلیق غلامحسین امیرخانی و... از نمونه آثار خوشنویسی کلاسیک هستند که در این مجموعه به نمایش درآمده است. اثری از سید محمد احصایی به خط نستعلیق که با رنگ قرمز بر روی ورق طلا نوشته شده است و نقاشیخطی از مجموعه "الفبای ازلی" این هنرمند که سال ۵۴ خلق شده است از دیگر نمونههای خوشنویسی معاصر هستند و مجسمه برنزی "ب" برگرفته از خط میرعماد الحسنی اثر حمید رحیمی بافرانی نیز نگاه متفاوتی به خوشنویسی را نشان میدهد.