زهرا کشوری
دبیر گروه زیستبوم روزنامه ایران
حال این روزهای سنگلج
کوچه «کارکن اساسی» شبها نفس نمیکشد. مغازهها که تعطیل میشوند، تاریکی همه جا را میگیرد و انگار امنیت از آن رخت برمیبندد.» این را محبوبه کاظمی، احیاگر خانه جلال و فعال فرهنگی به «ایران» میگوید؛ کسی که رویای تبدیل این کوچه و محله به یک «گذر هنر» با رویکرد ایرانی-اسلامی را در سر دارد.
او توضیح میدهد:«فعالیتهای فرهنگی ما اغلب در عصر و شب انجام میشود و تاریکی و ناامنی فعلی، مشکلات زیادی برای هنرمندان و مخاطبان ایجاد خواهد کرد. همین شد که حدود دو سالونیم پیش ایده «گذر هنر» را به شهرداری ارائه دادیم و امیدواریم این طرح هرچه سریعتر به سرانجام برسد.»
کاظمی میگوید:«از یک خانه شروع کردیم، به دلیل لزوم تأثیرگذاری در محل با ارائه طرح «گذر هنر» به کوچه رسیدیم و حالا به کل محله فکر میکنیم. محله سنگلج میتواند به نماد فرهنگی-هنری تهران تبدیل شود، جایی که هر بازدیدکنندهای حس کند در دل یک اثر هنری گام گذاشته است.»
او با مقایسه نمونههای جهانی ادامه میدهد:«در اروپا محلههای تاریخی به پاتوق هنری و توریستی بدل شدهاند. همین ظرفیت در تهران وجود دارد. محله سنگلج میتواند به یکی از جاذبههای گردشگری هنری منطقه تبدیل شود.»
کوچهای به شکل گالری
در نگاه این فعال فرهنگی، کوچه کارکن اساسی قرار است هویتی تازه بیابد:«میخواهیم دیوارها با نقاشیهای شهری جان بگیرند، کافهها و فروشگاههای صنایع دستی رونق گرفته و کوچه به یک گالری زنده برای خلق و عرضه آثار هنری تبدیل شود. این محله ظرفیت دارد که به عنوان یک اثر هنری کامل معرفی شود.»
استقبال گسترده کسبه
به گفته کاظمی، تغییرات ابتدایی طرح همین حالا هم اثر خود را گذاشته است:«یکی از مغازهها تغییر کاربری داده و به کافه تبدیل شده است. برخی از کسبه اعلام آمادگی کردهاند که واحدهایشان را به فروشگاههای هنری بدل کنند.»
چشمانتظاری یک کافهدار
در این میان، صاحب کافهای تازهتأسیس، شاید حتی بیش از ساکنان خانه پدری جلال، مشتاق محقق شدن وعده «گذر هنر» است. او و همراهانش، چند ماه پس از شروع فعالیت، شنیدند که قرار است این کوچه به گذری برای هنرمندان بدل شود. همین شنیده کافی بود تا امیدی تازه در دلشان زنده شود؛ امید به رونق کسبوکار و آمدن مشتریانی که با حضور خود گرمابخش فضای محل باشند. اما تجربه ماههای اخیر نشان داده که این انتظار هنوز برآورده نشده؛ نه تبلیغ چشمگیری در کار بوده و نه اتفاق ملموسی افتاده است. اگرچه فروش کافه برقرار است، اما با تصور اولیه او همخوانی ندارد و حتی با زیان اقتصادی همراه بوده است. با این همه، او به آینده امیدوار است؛ به روزی که طرح به سرانجام برسد و رونق واقعی را به محله بیاورد.
پیگیریهای اداری در انتظار نتیجه
معصومه دیودار، مسئول روابط عمومی خانه پدری جلال آلاحمد نیز با تأکید بر پیگیریهای مداوم میگوید:«بیش از دو سال است که اجرای طرح «گذر هنر» مطرح شده و تمامی نامهنگاریهای لازم با مسئولان انجام شده است. طرح در جلسات مربوطه تصویب شده و اکنون در مرحله نهایی صدور مجوز رسمی قرار دارد. برنامهریزیها برای شروع پروژه به صورت پلکانی خواهد بود.»
او افزود:«محله سنگلج به عنوان قلب تهران، در کانون توجه گردشگری شهری است. با وجود بازدید مسئولان شهری از محل، همچنان منتظر تصمیمگیری نهایی و آغاز اجرایی شدن طرح هستیم.»
دیودار یادآور شد:«ایجاد گذر هنر میتواند چهره این محله را دگرگون کند. با تعطیلی بازار در ساعات پایانی روز، فضایی تازه برای رونق گردشگری، صنایع دستی، خوراکیهای محلی و کافهها فراهم میشود. این تحول نهتنها به رونق اقتصادی میانجامد، بلکه امنیت و نشاط اجتماعی را نیز به محله بازمیگرداند.»
امروز بیش از هر زمان دیگری روشن است که محلههای تاریخی تهران باید همچون یک اثر هنری ارزشمند دیده شوند؛ آثاری که هم هویت فرهنگی را بازتاب میدهند و هم توانایی خلق رونق اقتصادی و گردشگری را دارند. پروژه «گذر هنر» در سنگلج نمونهای روشن از این ظرفیت است که با استقبال مردم و کسبه نیز روبهرو شده است.
اکنون نوبت شهرداری، صندوق احیا و وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی است که با تصمیمی فوری و هماهنگی عملی، این طرح را از مرحله انتظار به واقعیت بدل کنند. تعلل بیشتر در اجرای چنین پروژههایی، تنها فرصتهای فرهنگی و اقتصادی پایتخت را هدر خواهد داد.
مرمت و بازگشت اصالت
خانه پدری جلال آل احمد پس از مرمت و بازگرداندن اصالت تاریخیاش، آماده است تا با کاربری فرهنگی و هنری پذیرای عموم شود؛ از گالری در اتاقهای اصلی تا کتابخانه در ورودی قدیمی خانه.
در طبقه بالا، همانجا که روزگاری مادر و خواهر جلال زندگی میکردند، گالریای برپا خواهد شد؛ بیآنکه تغییری در رنگآمیزی یا ساختار داده شود. تنها کاری که در این اتاقها انجام خواهد شد، نظافت دقیق است. کاغذدیواریها، رنگها و حتی سبک چیدمان همانطور که بود، باقی میماند تا هوای سالهای زندگی جلال همچنان در دیوارها جاری باشد.
درِ چوبی دو لنگهای خانه، همان دری که پدر جلال از آن رفتوآمد میکرد، دستنخورده حفظ میشود. پشت آن، با همان آرایش تاریخی، کتابخانهای شکل خواهد گرفت و تابلوها و عکسهایی از گذشته نصب خواهد شد؛ از جمله «تابلوی کشتی» که یادگار حاجآقا، پدر جلال است. این خانه در دل خود بخشهای ناشناخته بسیاری دارد؛ از نماهای قاجاری گرفته تا نشانههای دوره پهلوی اول. پیش از کاوشهای اخیر، کسی از وجود برخی فضاها، مثل همان حوض و شبکه آبرسانی قناتی، آگاه نبود. مسیر قنات، آبانبار پاگرد و شیوه بهرهبرداری از آن برای زندگی روزمره، همگی دوباره شناسایی شدهاند. تنها بخش الحاقی که در دورهای متأخر به بنا افزوده شده و اصالت خانه را خدشهدار میکرد، در جریان مرمت حذف شد تا بنا به چهره اصیل خود بازگردد.
در روایت معصومه دیودار، مسئول روابطعمومی خانه، این بنا فقط یک ساختمان قدیمی نیست؛ مثل متنی تاریخی است که لایهلایه خوانده و آشکار میشود. خانه پدری جلال آل احمد قرار نیست به موزهای بیروح بدل شود؛ بلکه به فضایی فرهنگی و زنده تبدیل خواهد شد که هنوز ردّ زندگی جلال و خانوادهاش در هوای خانه جریان دارد.
لینک خبر: