ایران آرت: سجاد مالمیر: این روزها سخنرانی محبوبه کاظمی دولابی در شبکههای مجازی به خصوص در کانالهای تخصصی خوشنویسی بسیار دیده شده است.
این سخنرانی که سه شنبه ۲۵ مهر در موزه هنرهای معاصر تهران انجام شده در خصوص اقتصاد هنر خوشنویسی بود؛ موضوعی که سال هاست نادیده گرفته شده و شاید نخستین بار است در این سطح و در موزه هنرهای معاصر تهران پیرامونش بحثی جدی ارائه میشود.
محبوبه کاظمی دولابی، مدیر گالری ترانه باران و بنیانگذار حراج تخصصی خط، خوشنویسی، هنرهای ایرانی اسلامی باران در این نشست گفت: «هنر خوشنویسی در کشور ما بهعنوان یکی از اصلیترین هنرهاست که بر پایه دو تمدن بزرگ ایرانی و اسلامی بنا شده است. علاوه بر آن، ما نمیتوانیم منکر این شویم که هنر خوشنویسی در دنیا دارای جایگاه ویژهای است. چهار رکن اصلی اقتصاد هنر در تمامی هنرها شامل مجموعهداران، گالریداران، حراجگذاران و موزهداران است. ما اگر بخواهیم عالیرتبهترین مقام هنر را موزهها در نظر بگیریم، همه شما مستحضر هستید که در حال حاضر بسیاری از آثار ارزشمند خوشنویسی ما در بهترین موزههای جهان قرار دارند و از انواع ارزش افزودههای آن بهرهمند میشوند. موضوع اهمیت استراتژیک موزه امر بسیار مهمی است که ما در کشورمان از آن غافل شدهایم. بحث اهمیت حراج هم اثباتش بسیار ساده است. اگر یک جستوجوی ساده در اینترنت داشته باشیم متوجه میشویم در طول سال دهها حراج مختلف هنر اسلامی در سراسر جهان برگزار میشود که بهترین آثار ایرانی در آنها فروخته میشوند. جالب اینجاست که بیشتر خریداران این آثار هم افراد غیرایرانی هستند. این نکته بسیار مهمی است.»
_خوشنویسی ایرانی نگین موزهها محبوب مجموعه داران غیر ایرانی
وی با بیان اینکه ما در مارکت هنر خوشنویسی در حوزه بینالملل مشکلی نداریم، اذعان کرد: «ما در جهان مجموعهداران بزرگی داریم که این آثار را جمعآوری میکنند و خریدارانی داریم که در حراجها شرکت میکنند و مبالغ سنگینی را برای خرید آثار پرداخت میکنند. نکته قابل توجه در جمعیت خریداران هم این است که باز اغلب آنها غیرایرانی هستند.»
مدیر گالری ترانه باران عنوان کرد: «به نظر من هنر خوشنویسی هویت بنیان و اصالت محور است و آنقدر قدرت دارد که احتیاجی به دفاع ما ندارد. هنر خوشنویسی به عنوان اصلیترین هنر ایرانی اسلامی غیر از ظرفیتهای معنوی، از منظر اقتصادی نیز در میتواند در زمره مهمترین منابع اقتصادی کشورمان محسوب شود. شاید این ادعای عجیبی به نظر رسد اما بنده در این خصوص چندین بار طرحهای عملیاتی ارائه داده ام.
او در عین حال گفت: « ظرفیت نیروی انسانی خلاق جامعه خوشنویسی نیز نیازی به اثبات ندارد، انجمن خوشنویسان ایران به عنوان بزرگترین انجمن هنری کشور که در خاورمیانه هم مانند ندارد گویای این واقعیت بیرونی ست؛ این انجمن دیرپا ۳۶۰ شعبه در داخل و خارج از کشور دارد و ما حدود دو میلیون نفر هنرمند خوشنویس ازجمله مدرسین، پژوهشگران و هنرجویان و… در کشور داریم. هنر خوشنویسی به دلیل پیشینه و تاریخی که دارد جزء میراث کشور ما محسوب میشود که در سالهای اخیر هر چند دیرهنگام اما به ثبت بینالمللی نیز رسیده است.»
کاظمی دولابی در ادامه با توجه به مولفه گردشگری هنری گفت: «ما اگر بیاییم هنر خوشنویسی را در چهار رکن اصلی اقتصاد هنر بررسی کنیم، میتوانیم ارزیابی درستی از جایگاه این هنر در اقتصاد هنر داشته باشیم. در حال حاضر چندین موزه فعال در ایران داریم که اکثر آنها در زمینه جذب گردشگر ضعیف عمل کردهاند و ما در این بخش نمیتوانیم نمره درخشانی به آنها بدهیم. نکته بعدی اینکه حراجها نیز اهمیت زیادی در مارکت هنر دارند. وقتی بحث اقتصاد آثار هنری مطرح میشود، ما باید از چند جنبه مختلف ازجمله فروش آثار، تجاریسازی، برندینگ، بازرگانی و صادرات و… به آنها توجه کنیم. در واقع باید به صورت برنامهای راهبردی و هدفمند به حوزه اقتصاد هنر خوشنویسی نگاه کنیم و این کار نیاز به چشمانداز و استراتژی و همچنین شناسایی بازارهای هدف در داخل کشور دارد. ما ابتدا باید جایگاه هنر خوشنویسی از نظر اقتصادی را درست کنیم تا بعد بتوانیم با کشورهای خارجی رقابت کنیم، اما واقعیت این است که در حال حاضر آنها خیلی از ما جلوتر هستند. بعد از اینکه این کارها را انجام دادیم باید بسترهای تازهای را برای عرضه آثار خوشنویسی ایجاد و شناسایی کنیم.»
_ نقشه راه اشتباه در ساخت بافتار سلیقه هنری جامعه ایرانی
مدیر حراج باران خاطر نشان کرد: «طی تحقیقات و بررسیهایی که صورت گرفته، ما میبینیم تعداد نگارخانهها و گالریهایی که رویکرد متمرکز بر هنر خوشنویسی دارند بسیار کم است. من فکر میکنم باید به کمک رسانههای ملی و مطبوعات و همچنین شبکههای اجتماعی روی این بازارسازی کار کنیم تا بتوانیم از این طریق هنر خوشنویسی را به جایگاه راستین خودش برسانیم و آن را در بازارهای ملی ارائه دهیم.»
کاظمی دولابی گفت: «یکی از موضوعاتی که در حوزه رونق و توسعه هنر خوشنویسی اهمیت دارد، مجموعهداران هستند. واقعیت این است سلیقهسازیهایی که در طول این سالها انجام شده بیشتر روی هنرهای مدرن و معاصر بوده است. وقتی خرید و فروشی در حوزه هنر خوشنویسی اتفاق نمیافتد، اهمیت زیادی دارد که ما از مجموعهداران به عنوان حامیان هنر بخواهیم به این حوزه نیز ورود کرده و نقش موثری در بازار هنر خوشنویسی ایفا کنند.»
وی ضمن اشاره به اینکه توسعه هنر خوشنویسی از چند جهت حائز اهمیت است، افزود: «من امیدوارم از طرف دولت و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به این موضوع توجه ویژهای شود. موضوعی که اهمیت زیادی دارد جذب گردشگر است. هنر خوشنویسی به علت اینکه هویت بنیان و اصالتمحور است جزو هنرهایی محسوب میشود که در جذب گردشگران خارجی و داخلی بسیار جذاب است. ما با برگزاری اکسپو هنر اسلامی میتوانیم از کشورهای دیگر دعوت کنیم که به ایران بیایند. ما ۵۷ کشور مسلمان داریم که جمعیت بسیار وسیعی را در برمی گیرد و فرصت سوزی تاریخی ست که از این پتانسیل بزرگ غفلت میکنیم.»
_گردش مالی سالانه هنر در ایران ۱۰ میلیون دلار/ یک برگ قرآن تیموری ۷ میلیون پوند، یک برگ شاهنامه شاه طهماسب ۱۴ میلیون دلار
مدیر حراج باران در بخش دیگری از این نشست، با اعلام اینکه ما در کشورمان در حوزه اقتصاد هنر در ابتدای راه قرار داریم، گفت: «موضوعی که ما باید به آن توجه داشته باشیم این است که در کشور ما ساز و کار اقتصادی اهمیت زیادی دارد. یعنی وقتی یک اثر هنری تولید میشود باید بتواند در چرخه میدان اقتصادی ظهور پیدا کند و به مرحله مارکت یا بازار برسد. یک اثر هنری میتواند عیار هنری بالایی داشته باشد ولی ارزش اقتصادی بالایی نداشته باشد یا بالعکس. اینجاست که بحث برندینگ اهمیت پیدا میکند. چیزی که ما باید به آن توجه کنیم ساز و کارهای اجرایی است. ما در حوزه اقتصاد هنر بحث عملیاتی نداریم. یکی از دوستان آمار و ارقامی داده بود که تمام خرید و فروشهای آٍثار هنری ما در طول سال حدود ۵۰۰-۶۰۰ میلیارد تومان است که بیشتر آن به بخش خصوصی تعلق دارد و دولت در این حوزه فعالیت چندانی ندارد. در واقع این گالریها و حراجها هستند که در حوزه اقتصاد هنر و جهت بالا بردن ارزش اقتصادی آٍثار هنری نقش تأثیرگذاری ایفا میکنند. ۵۰۰-۶۰۰ میلیارد تومان فروش یعنی ما حدود ۱۰ میلیون دلار گردش مالی در سال داریم که اصلاً عدد قابل توجهی نیست.
جالب است بدانید که در حراج سال گذشته کریستیز یک نسخه خطی قرآن تیموری به قیمت حدود ۷ میلیون و ۱۸۰ هزار پوند چکش خورد که در آن زمان چیزی حدود ۳۱۰ میلیارد تومان میشد. یعنی یک نسخه خطی که در خارج از کشور چکش خورده است برابری میکند با ۵۰ درصد اقتصاد هنر در داخل کشور ما! یک برگ از شاهنامه «شاه طهماسب» در حراجی ساتبیز، ۱۴ میلیون دلار چکش خورد و جزء یکی از گرانترین آثاری لقب گرفت که در آن حراجی به فروش رفته است. این عدد یک عدد قابل توجهی است. »
_با فقر پرسنال برندینگ خوشنویس معاصر ایرانی روبرو هستیم
محبوبه کاظمی دولابی با طرح این پرسش که چند درصد فعالان اقتصاد هنر که در هنرهای تجسمی فعالیت میکنند به خوشنویسی گرایش دارند که بخواهند هنرمندان این حوزه را معرفی کنند و در بحث پرسنال برندینگ آنها فعالیت داشته باشند؟
پاسخ داد: «میدانید که درصد پایینی ست. یکی از بزرگترین دلایل این استقبال اندک، عدم توجه به بحث تبلیغات و رسانه و درست بیان نکردن جایگاه و ارزش هنر خوشنویسی است.
او افزود: میراث فرهنگی فقط یک کلمه نیست، بلکه باید با نظر داشت همه ملزوماتش به درستی از آن استفاده کنیم. ما باید مانند کشورهای دیگر بلد باشیم با ساز و کارها و قوانین موجود این کارها را انجام بدهیم. به نظر من بازار هنر خوشنویسی احتیاج به یک بازار هوشمند دارد که همواره در حال نیاز سنجی، بازارسازی و بازاریابی ست دارد.
یعنی ما تا زمانی که فقط به فکر عرضه باشیم، کاری از پیش نمیبریم. وقتی یک اثر هنری از دنیای هنر میخواهد وارد دنیای اقتصاد و مارکت شود، تبدیل به کالا میشود و ما اینجا مجبور هستیم که از قواعد و قوانین بازار اقتصادی تبعیت کنیم. شما زمانی میتوانید در بازار اقتصادی موفق شوید که به مولفههای شناخته شده بازار احترام بگذارید و پیش از هر چیزی شهرت و مقبولیت اجتماعی پیدا کنید. مقبولیت اجتماعی هم زمانی اتفاق میافتد که هنرمند از هنرش جدا شده و بعد به عنوان یک کالا معرفی شود. در اینجا نقش گالریها در معرفی و برندسازی برای هنرمندان اهمیت زیادی دارد. اینها کار خود هنرمند نیست.»
مدیر گالری ترانه باران گفت: «یکی از معضلات ما این است که هنرمند میخواهد خودش همه کارها ازجمله برندینگ و ارائه حرفهای کارش را انجام بدهد، در صورتی که هر مرحله از این کار احتیاج به تخصص و دانش دارد که طبیعتاً یک نفر نمیتواند همه این دانشها را داشته باشد. از زمانی که یک اثر خلق میشود تا زمانی که به فروش میرود، ما به افراد مختلفی نیاز داریم که ورود کنند.»
وی در بخش دیگری از صحبتهایش در این نشست، عنوان کرد: «یک موضوع بسیار مهم که باید در حوزه هنر خوشنویسی در کشور ما به آن توجه شود، بحث هویت ملی است که باید در رأس این هرم قرار بگیرد. من خودم یک طرح عملیاتی درباره اقتصاد هنر خوشنویسی ارائه دادم که اگر با یک ساز و کار دقیق اجرایی شود، به نظرم میتوانیم دهها یا شاید صدها برابر آن عددی که درباره فروش آثار گفتم را به دست بیاوریم. این واقعاً کار عجیبی نیست ولی در این مسیر به فعالان این حوزه احتیاج داریم که با یک راهبرد مشخص پیش بروند. این راهبرد باید توسط نهاد بالادستی یعنی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشخص شود.»
کاظمی دولابی ادامه داد: «تولید نیاز در جامعه، موضوع مهم دیگری است که در اقتصاد هنر خوشنویسی حائز اهمیت است که باید از طریق رسانهها و حاکمیت به آن توجه شود. بحث تبلیغات و اطلاعرسانی موضوعی نیست که بخش خصوصی بتواند روی آن کار کند چون نیاز به یک کار مستمر دارد که از عهده بخش خصوصی برنمیآید.»
_ گردشگری هنری و معیشت ۲ میلیون خوشنویس / درآمد حیرتانگیز بینال ونیز از گردشگری هنری
خانم کاظمی در ادامه چند پرسش کلیدی در حوزه هنر خوشنویسی مطرح کرد: «تعداد هنرمندان هنر خوشنویسی و صنایع مرتبط در کشور ما چقدر است و چه تعداد از آنها توانستهاند به بازار هنر راه پیدا کنند؟ تولید آثار خوشنویسی ما در چه مرحلهای قرار دارد؟ چه تعدادی از آثار معاصر ما صادر میشوند؟ درآمد هنرمندان خوشنویس در کشور ما چقدر است؟ آیا درآمدی که به دست میآورند کفاف معیشتشان را میدهد؟ معمولاً روحیات هنرمندان خوشنویس به خاطر طی کردن مراحل این هنر کاملاً از هنرهای دیگر متفاوت است و همین روحیه سبب میشود در خصوص این تنگناها سکوت کنند اما واقعن این پرسش یک درد عمومی در جامعه خوشنویسی معاصر است.
دیگر اینکه تعداد گردشگران هنری که برای دیدن آثار نفیس هنر خوشنویسی جذب میشود چه تعدادی است؟ تأثیر اقتصاد هنر خوشنویسی بر صنایع مرتبط ما چقدر است؟ هنر خوشنویسی در کشور ما به عنوان یک منبع اقتصادی مطرح است و من برای این ادعا، دکترین و طرح اجرایی کاربردی دارم.»
مدیر گالری ترانه باران تأکید کرد: «ما در توسعه دو بال داریم که یکی از آن بالها، رسانه است. اگر رسانه کارش را انجام ندهد، ما با یک بال نمیتوانیم هیچ قدمی برداریم. رسانه میتواند این باور را به وجود بیاورد که ایجاد صندوقهای مالی در این حوزه واقعاً سودآور است. یعنی اینطور نیست که ما بگوییم دوستان سرمایهدار دلشان بسوزد و با سرمایههای خودشان بیایند به این هنر کمک کنند، بلکه اتفاقاً این هنر است که میتواند بسیاری از بنیانهای اقتصادی را از جا بلند کند.»
کاظمی دولابی در بخش دیگری از سخنانش بار دیگر به بحث گردشگری هنری پرداخت و گفت: «گردشگری هنری ابزار خود را میطلبد یکی از شیوههای امروزین آن، برگزاری بینال است. به طور مثال بینال ونیز در سال ۲۰۱۹، حدود چهار میلیون گردشگر هنری جذب کرد. آنها فروش هم ندارند و فقط بحث بازدید نمایشگاه مطرح است ولی آنها توانستهاند چهار میلیون بازیدکننده طولانی مدت را به شهرشان بکشانند. طبیعتاً با یک هفته برگزاری نمایشگاه هم اتفاق خاصی نمیافتد چون ما تا بخواهیم در سطح ملی و بینالمللی تبلیغ کنیم و به جذب گردشگر بپردازیم، فرصت نمایشگاه تمام میشود. بینال ونیز شش ماه برگزار میشود. حدود ۲۰۰ میلیون دلار روی آن سرمایهگذاری میکنند و حدود ۳۰۰ میلیون دلار برداشت دارند. من چندین سال است پیشنهاد برگزاری اکسپو خوشنویسی را ارائه دادهام و امیدوار هستم که بشود این طرح را با افراد مختلف فعال این حوزه اجرا کرد. برگزاری آرتفر هم میتواند کمک زیادی به ما در بحث جذب گردشگر کند. برگزاری آرتفر کار جذابی است که خلاقیت هنرمندان را بروز میدهد.»
این کارآفرین هنری عنوان کرد: «وقتی بحث صنایع خلاق مطرح میشود ذهنمان فقط به سمت تولید محصول نرود. یک بخش مهم صنایع خلاق، عملکرد خلاق است. آن عملکرد خلاق است که میتواند جذب سرمایه کند. خود نوع کیوریت کردن آثار موضوع بسیار مهمی است که باید به آن توجه شود. من نمیدانم چند نفر در کشور داریم که در حوزه هنر خوشنویسی میتوانند با یک سناریو خلاقانه و جذاب، نمایشگاهی را کیوریت کنند که تعداد بازیدکنندگان را بالا ببرد. بحث اقتصاد خلاق هم گره زدن این حوزه با بازارهای سرمایه و پولی است.»
او با اشاره به اینکه در سراسر دنیا، هنر ملی توسط حکومتها و دولتها حمایت تمام قد میشوند افزود: «همچنین در کشورهای دیگر هنرمندانی که آثارشان روح هویت ملی را بازتاب میدهند و بر سنتها و فرهنگ متمرکز هستند توسط کارتلهای اقتصادی بزرگ و حتی افراد ثروتمند حمایت سازمان یافته میشوند و هنر آنها رشد میکند. بنا بر این الگوی جهانی، در ایران نیز هلدینگهای کلان، بانکها و صندوقهای پولی باید با نقشه راهی درست به این موضوع حیاتی ورود کنند؛ هم از منافع ارزش افزوده حتمی آن بهرهمند شوند هم زمینه ساز اشتغال هنرمندان و اعتلای هنر سرزمین مادری شوند.»
خانم کاظمی خاطر نشان کرد: «ما در بحث اقتصاد هنر چهار موضوع را باید در نظر بگیریم: « ارزآوی، ثروتآفرینی، ارزش افزوده و مبحث فروش؛ این چهار ضلعی باید به درستی برای نهادهای اقتصادی بزرگ تبیین شود تا پس از اقناع، اگاهانه و هوشمندانه ورود کنند و سبب ساز رونق بازار خوشنویسی شوند.»
در پایان این نشست تخصصی، بخشی به پرسش و پاسخ اختصاص یافت که محبوبه کاظمی دولابی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چرا هنر خوشنویسی در مقایسه با سایر هنرها رشد نکرده است؟ ، بیان کرد: «اول باید ببینیم حمایتی که از هنرهای دیگر صورت گرفته در مقایسه با حمایتی که از هنر خوشنویسی شده، چقدر است؟ وقتی از ۱۰۰ گالری، ۹۸ گالری هنرهای دیگر را به نمایش میگذارند، شما ببینید چه تأثیری میتواند در سلیقهسازی عمومی بگذارند. آیا توجه لازم به هنر خوشنویسی شده که ما بخواهیم این مقایسه را انجام بدهیم؟ هر کسی وارد مسائل اقتصادی میشود طبیعتاً با سختیهایی روبهرو میشود ولی در این حوزه افراد با مسائل متعددی که وجود ندارد باید بجنگند. نقش دولت و رسانهها و سرمایهگذاران در رشد این هنر نیز مهم است.»
_ چارهای جز برندسازی جریان نوین خوشنویسی ایران در داخل و خارج نداریم
پرسش دیگری که مطرح شد: آنچه از مصادیق مورد معامله در داد و ستدهای بینالمللی هنر خوشنویسی ذکر میشود بیشتر مربوط به نسخ تاریخی و قدیمی است. عملاً چه راهکارهایی برای رواج تولید آثار معاصر وجود دارد؟ انجمن خوشنویسان در عمل چه نقشی میتواند داشته باشد؟
محبوبه کاظمی دولابی در پاسخ گفت: «باز هم اینجا بحث برندینگ مطرح است. آثار قدمای ما جایگاه خودشان را پیدا کردهاند. البته من اعتقاد دارم جریانهایی که اغلب ایرانی هم نیستید به عمد اجازه نمیدهند قیمت آثار خوشنویسی از یک حدی بالاتر برود، وگرنه ارزش این آثار بسیار بالاتر است. خوشنویسی هم جزء هنرهای تجسمی محسوب میشود و هم میراث فرهنگی و هم هنرهای زیبا. طبیعتاً روی بحث هنر قدمایی توجه بیشتری وجود دارد، اما چون اساساً در حوزه برندینگ کار نشده خوشنویسی معاصر ایران معرفی و تبلیغ نشده است. در حال حاضر گالریهای مطرح جهان در چه فضایی کار میکنند و گالریهای ما در چه فضایی؟ بیشتر میدان اقتصاد هنرهای تجسمی به سمت هنرهای غربی تمایل دارند.
به نظر من باید روی برندسازی جریان نوین خوشنویسی ایران در داخل و خارج کار بنیادین و اساسی شود. موضوعات رسانه و همچنین کیوریتوری بسیار مهم هستند. به طور مثال فرض کنید اگر سه کیوریتور مختلف بیایند از آثار یک هنرمند نمایشگاه برگزار کنند، در واقع با سه سناریو مختلف این کار را انجام میدهند. بنابراین نقش کیوریتورها در دنیا حائز اهمیت است. من فکر میکنم بحث برندسازی باید به شکلهای مختلف انجام شود. اقتصاد روی برند کردن یک هنرمند تأثیر بسیار زیادی دارد. یعنی ما نمیتوانیم بنشینیم روی ارزش هنری یک اثر صحبت کنیم.
در مورد بخش دوم سوال باید بگویم به نظر من انجمن خوشنویسان ایران کار خودش را درست انجام داده چون این انجمن یک انجمن هنری است، نه یک انجمن اقتصادی. باید افراد اقتصاددان هم کنار انجمن هنری بایستند و با مولفههای بازار هنر برنامه ریزی دقیق و کاربردی انجام دهند.»
_ پیشنهاد تهران پایتخت فرهنگی هنری جهان اسلام با خلق رویدادهای هنری بین المللی
وی در پایان به این سوال که مردم و دولت چگونه میتوانند در زمینه فرهنگی هنر به صورت اسلامی به وحدت ملی برسند؟ پاسخ داد و گفت: «به هر حال ما در کشوری زندگی میکنیم که دارای دو تمدن بزرگ ایرانی و اسلامی است و ما میتوانیم از این تمدنها استفاده کنیم. مهمترین راهکاری که وجود دارد چشمانداز مشترک بین دولت و مردم است. من سالها پیش طرحی داده بودم که ایران پتانسیل تبدیل شدن به پایتخت فرهنگی و هنری جهان اسلام را دارد. اتفاقن این کار با خلق مستمر رویدادهای فرهنگی هنری هدفمند در گستره بین المللی ممکن است فقط نیازمند یک عزم و خواست ملی هستیم.»
لینک ایران آرت:
لینک انجمن خوشنویسان: